• وبلاگ : دختر باباش
  • يادداشت : رمضان
  • نظرات : 5 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    انشاالله خدا قسمت همه بكنه برن مكه...

    ما كه لياقت نداشتيم...

    يعني قرتر بود بريم اما چون همه ي فاميلا ميخواستن برن،ديوار از ما كوتاهتر نديدن و گفتن:تو بمون از خونه ها مراقبت كن.

    انگارنه انگار ما هم دل داريم...

    نميدونيد تو اين مدت كه رفته بودن چي به من گذشت...

    *MMF*

    سلام زيارت قبوللللللل خوش بحالت ديدي بقيع رووو ايشالله رنگ زهراييت ثابت رو دلت بمونه گلم اولين بار اومدم ديدم وبتو

    سلام

    وبلاگ قشنگي داري دوست گرامي

    سر بزني خوشحالم مي کني

    موفق باشي

    سلام ؛

    وبلاگ خوبي داريد. انشالله در اين راه موفق باشيد.در صورت تمايل به وبلاگ نو پاي ما نيز سري بزنيد و حتما انتقادات و پيشنهادات خود را بيان بفرماييد که در بهبودي مطالب بکوشيم. ممنون
    التماس دعا

    سلام !
    زيارت قبول حاج خانوم!
    خيلي حال ميده از يه مهموني برنگشته يه جا ديگه بري مهموني؟!....
    برا ما هم دعا كن!
    به نام خدا
    سلاااااااااااااااام
    خوبي عزيز؟
    دلم برات انقدر شده : .
    ........................................منم دعا كن
    + احمد 
    خدا يا. دلم مي خواست تا به هر کودکي دو بال مي دادم اما رهايش مي کردم تا خود پر واز را بيا موزد،
    به سالخوردگان ياد مي دادم که مرگ نه با سالخوردگي که با فراموشي سر مي رسد،
    اي مسجود فرشتگان آه اي انسانها اي روح خداوند بر زمين از شما چه چيز ها که آموخته ام من دريافته ام که همگان مي خواهند در قله کوه زندگي کنند بي انکه بدانند خوشبختي واقعي وابسته به سنگريزه ها يست که در دست دارند،
    در يافته ام و چه زيباست خدا يا وقتي طفل نوزاد براي اولين بار با مشت کوچکش انگشت پدر را مي فشارد و او را براي هميشه به دام مي اندازد،
    در يافته ام که يک انسان فقط هنگامي حق دارد به انسان ديگر از بالا به پايين بنگرد که نا گزير باشد او را ياري کند تا روي پاي خويش بايست،
    اي هم پيمان با خداوند اي انسان با کمال تاسف بايد گفت مجموعه آموخته ها را زماني در مي يابيم بايد بکار گيريم که آموخته ها را در چمدان گذارده و بد بختانه در بستر مرگ با خود مي بريم،
    و چه زيبا خواهد بود آنچه را آموخته ايم قبل از ره سفر بکار گيريم.......
    + احمد 
    تا مطلب بعدي كه منتظر ميمونم خداحافظ
    + احمد 
    به هيچ وجه خدا را لمس نکردم
    ولي خدايي که قابل لمس باشد ديگر خدا نيست
    اگر هر دعايي را هم اجابت کند همين طور
    همان جا بود که براي نخستين بار حدس زدم که عظمت دعا بيش از هر چيز
    در اين نهفته است که پاسخي به ان داده نميشود
    و زشتي سوداگري را به اين مبادله راهي نيست
    اين را هم دريافتم که اموختن دعا- اموختن سکوت است
    و عشق فقط از جايي شروع ميشود که ديگر
    هيچ انتظاري براي گرفتن هيچ چيز وجود نداشته باشد
    عشق تمرين نيايش است
    و
    نيايش تمرين سکوت
    + احمد 

    خدايا:

    من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري!

    پس اي خدا! هيچ مي داني كه بزرگوار آن است كه گمشده اي را به مقصد برساند ؟

    تا ابد محتاج ياري تو ، رحمت تو ، توجّه تو ، عشق تو ، گذشت تو ، عفو تو ، مهرباني تو ، و در يك كلام ... محتاج توام !

    + احمد 
    اي بهترين من اي زيباترين . اي اميد زندگي من . اي خداي من . اي والاترين
    تو را سپاس مي گويم که هر آنچه دارم و هر آنچه هستم از لطف و مهرباني توست .
    که تمام اميدم به توست .
    خدايا کمکم کن که هر آنچه برايم مقدر مي فرمايي برايم بهترين باشد.
    اي مهربانترين اي بهترين من تمام لحظه لحظه هاي زندگي ام را پر از عشق تو ميبينم و فقط
    خودم را به تو مي سپارم که اينگونه مي دانم مرا از بدي ها دور مي کني . کمکم کن و آنچه خير است برايم پيش بياور ...