تارهای صوتی خانمها از تارهای صوتی آقایان کوتاهتر است، تن صدای آقایان بم تر است و خونشان غلیظ تر!
تعداد نفسهای خانمها در واحد زمان بیشتر است اما تنفس آقایان عمیقتر است، استخوانهای مردها بلندتر است و ماهیچههایشان آمادگی بیشتری برای چاق شدن دارد، در عوض در زیر پوست خانمها ذخیره چربی بیشتری وجود دارد در نتیجه طاقت آنها نسبت به مردها بیشتر است!
این روزها در هر گوشه و کنار با نوشتههایی رو به رو میشویم که به تفاوت میان زن و مرد اشاره دارند، اما به نظر من گرچه تفاوتهای فیزیکی جالبند اما دانستن تفاوتهای روانی زن و مرد، بیشتر میتواند به ما کمک کند تا ارتباط مؤثری با یکدیگر برقرار کنیم و توقعات یکسان و مشابهی از یکدیگر نداشته باشیم. یکی از جالبترین تفاوتهای میان زن و مرد که بر سایر رفتارهایشان هم اثر میگذارد نگرش آنها به دنیاست.
مردان دنیا را از دیدگاه متمرکز نگاه میکنند در حالی که زنان دنیا را از دیدگاه منبسط میبینند. آگاهی جنس مذکر به تدریج یک جزء را به جزء دیگر مربوط میسازد تا به کل برسد که این با جزء یا کلنگری تفاوت دارد، اما آگاهی جنس مؤنث که منبسط است تصویر کلی را میگیرد و به تدریج اجزای درون آن را کشف میکند. همین آگاهی جنس مؤنث باعث میشود زنان علاقه بیشتری به عشق، ایجاد ارتباط، مشارکت، همکاری و هماهنگی و سازش داشته باشند در حالی که آگاهی متمرکز مردها، آنها را بیشتر به سمت ایجاد نتایج، رسیدن به اهداف، رقابت، کار، منطق و تأثیرگذاری سوق میدهد.
حالا به برخی رفتارهای خانمها و آقایان اشاره میکنیم که تا حد زیادی از این نگرش نشأت میگیرد:
ورود به اتاق!
وقتی مردی وارد اتاق جدیدی میشود نقطهای را انتخاب میکند، به طرف آن میرود به چیزی نگاه میکند و بعد به چیز دیگر و بعدش باز به چیزی دیگر. این کار را ادامه میدهد تا به تدریج تصویری از محیط بسازد. برعکس وقتی یک زن وارد همان اتاق میشود در یک نگاه سریع، تقریباً خود به خود به خیلی چیزها نگاه میکند و تمام اتاق را به یکباره میبیند. او به رنگ دیوارها، عکسها و این که اتاق چگونه تزیین شده دقت میکند سپس وقتی تصویری از کل محیط دارد، یک نقطه را برای نشستن انتخاب میکند. وقتی زن و مردی وارد یک نمایشگاه میشوند شما میتوانید تمرکز مردانه را هنگامی که یک مرد بسیار سریع و هدفمند از یک غرفه به غرفه دیگری میرود ببینید، در عوض زن انگار همه چیز را در درون خود جای میدهد و سپس به اکتشاف و تجسس جزئیات میپردازد.
کیفهای زنانه؛ کیفهای مردانه!
زنان اغلب از کیفهای بزرگ و سنگین با روکشهای زیبا استفاده میکنند و در عوض کیف مردان سیاه یا قهوهای و مخصوص حمل وسایل کاملاً ضروری مانند: گواهینامه رانندگی، کارت ماشین، اسکناس و... است. در کیف خانمها هر چیزی را که احتمالاً خودش یا دیگران ممکن است به آن احتیاج داشته باشند، میتوان پیدا کرد. قرص سرماخوردگی، قرصهای مسکن یا ویتامین، سنجاق سر، آئینه، ناخنگیر، مداد، خودکار، کاغذ، دستمال کاغذی، دسته کلید، مسواک، خمیردندان، یک آلبوم کوچک، چای کیسهای، کتاب جیبی مورد علاقه، عینک آفتابی، سوهان ناخن و دهها وسیله ریز و درشت دیگر. کمتر مردی میتواند یک روز با چنین کیفی سر کند!
مکالمه با تلفن!
مردها در حین صحبت با تلفن دوست ندارند با کس دیگری صحبت کنند، انرژی مردانه خواهان آن است که در یک لحظه بر روی یک موضوع متمرکز شود، در حالی که یک زن قادر است با تلفن صحبت کند، از سوختن شام جلوگیری کند، بچهاش را آرام کند، متوجه شود شوهرش به او چه میگوید و... هوشیاری منبسط او اجازه میدهد تا مراقب چیزهای زیادی باشد. رانندگی! رانندگی اتومبیل وضعیت دیگری است که این تفاوتها را آشکار میسازد. هرگز سعی نکنید با مردی که در حال رانندگی است گفت و گوی خصوصی داشته باشید. تمرکز یک مرد در رسیدن به هدفش در مؤثرترین شیوه ممکن است اما متأسفانه زنها گوش ندادن مردها را بد تعبیر میکنند یا خیال میکنند توجهی به آنها ندارند! اما کدامیک از این دیدگاهها بهتر است؟ بدیهی است هر دو طرز تلقی میتواند صحیح و درست باشد. دیدگاههای همدیگر را بشناسیم و ارتباط مؤثرتری برقرار کنیم...